لحظاتی با خانواده‌های انصار زندانی امام مهدی (علیه‌السلام)



گفت‌وگوی مادری با دخترش دربارۀ پدری که به دلیل عقیده‌اش زندانی است...

مادر می‌گه:
«دیروز دخترم در گوشه‌ای از خونه، جلوی عکس باباش نشسته بود و با عکس باباش صحبت می‌کرد،  بهش می‌گفت: بابا من دلم برات تنگ شده، تو کی برمی‌گردی؟ چکار می‌کنی؟ من به امام زمان می‌گم که ولت کنه، برگردی پیشم!».

(مادر به دختر کوچولو گفته بود امام زمان با بابا کار داره، چون دختر نمی‌دونست زندان کجاست).

مادر: «دخترم، الآن اگه خدا به تو بگه امام زمان (ع) می‌خواد ظهور کنه، تو بهش چی می‌گی؟»

دختر سریع گفت: «حتماً، ازش می‌خوام که ظهور کنه!».

مادر: «اگه اقا سید احمدالحسن (ع) بخواد بیاد چی؟».

دختر زودی گفت:«حتماً ازش می‌خوام که بیاد پیشمون!».

مادر: «الآن اگه بابایی بره پیش امام زمان (ع) چی‌کار می‌کنی؟ 

دوست داری امام زمان (ع) رو یاری نده بعدش امام زمان (ع) تنها بمونه؟ 

یعنی اگه امام زمان به تو بگه: تو بابات رو بزار بیاد پیشم، تا یاریم کنه و زودتر ظهور کنم چی بهش می‌گی؟».

دختر بابا گفت: «به امام زمان قول می‌دم اگه از من هر چیزی بخواد، به او بدم تا سریع‌تر ظهور کنه و با بابایی برگردن...».

Reacties

  1. لعنة الله علی القوم الظالمین
    در کشوری که شعارش ازادی عقیدس انصار امام مهدی ع رو به خاطر عقیدشون و دفاع از وصیت شب وفات پیامبر ص زندانی میکنن

    BeantwoordenVerwijderen
  2. بهتر بود این ظالمان در این وادی قدم نمی گذاشتند؛ و ای کاش از اشتباه های پیشینیان خود درس می آموختند!

    BeantwoordenVerwijderen

Een reactie posten

Populaire posts van deze blog

راز ستاره داوود (ع)

موکب 519

به کدامین جرم و گناه انصار امام مهدی (ع) را به زندان می افکنید؟