تعدد یمانی



لینک گفتگوی پدر و فرزندان قسمت اول و قسمت دوم:
و اما ادامه گفتگو:
فرزندان من چه نظری دارید آیا مفهوم به شما رسید؟
واثق: آری پدر دانستیم واز مفهوم  لفظ یمانی  فهمیدم که ایشان از یمن است، پس چگونه از بصره خواهد بود، همان طور که قبلا ازسخنی که با شما داشتیم شنیدم؟
پدر: ای واثق، اگر با توهم عقیده شوم و قبول کنم که مفهوم ،عرف می‌باشد، اما اگر بیانی آمد و آن لفظ و مفهوم را بر خلاف مفهوم عرفی آن،  تفسیر کرد آیا آن را قبول می کنیم یا نه؟
واثق: آری پدر آن را قبول می کنیم اگر موضوع خود بیان باشد..
پدر : پسرم توجه کن؛ در مسئله خمس غنیمت بین اهل سنت وشیعه اختلاف هست، اهل سنت می گویند: که آنچه لشکر در جنگ به دست می آورد غنیمت است، و این همان  مفهوم عرفی از لفظ غنیمت می باشد. اما شیعه غنیمت را به هرگونه فایده ای که انسان به آن برسد، تفسیر کردند ویکی از مصادیق لفظ غنیمت ، همان غنیمت جنگی است.
 سوال: چرا شیعه این گونه غنیمت را تفسیر کردند؟
پاسخ: اهل بیت (ع) غنیمت را به مطلق فایده آن تفسیر کردند، و شیعه نیزبرخلاف مفهوم عرفی ازلفظ غنیمت به دنبال متن (بیان،نص) رفتند، و در مورد سخن ما همینطور است، پس اگر متن آتی مقصود و مفهوم را روشن سازد و بگوید: (مهدی نیست مگر از قریش و خلافتی نیست مگر درمیان آنان غیر از این که  اصل ونسبی در یمن دارد).
 پس متن و بیان  برایمان شرح داد شد به این  که مهدی از قریش است اما اصلی در یمن دارد .
واثق: اما پدر ما از  شما شنیدیم که لفظ مهدی بر دو شخص اطلاق می شود ،شاید در اینجا مقصود امام مهدی  منتظر(ع) باشد نه یمانی؟
پدر: فرض می کنیم که مقصود از مهدی در اینجا امام محمد بن حسن(ع) باشد، اما ایشان در عراق در شهر سامرا متولد شدند، پس معنی این روایت چیست؟!
پس مهدی محمد بن حسن(ع) حتی اگردر عراق متولد شده باشد اصلی در یمن دارد و یمانی همان گونه خواهد بود یعنی: حتی اگر در عراق متولد شده  اصلی در یمن دارد و به همین خاطر یمانی نامیده شد.
بلکه این لقب در مورد تمام ائمه (ع) صادق است، و در هرکجا که متولد شده اند باز یمانی هستند، زیرا اصلی در یمن دارند.
فرزندانم؛ دراینجا نکته‌ای هست که می خواهم برای شما روشن کنم. این که لفظ یمانی که در روایات اطلاق شده غیر از آن یمانی است، که امام باقر (ع) در مورد ایشان فرمودند: (سرپیچی کننده از او از اهل جهنم خواهد بود) بلکه به یمانی دیگر اشاره دارد، و یمانی شخصیتهای متعدد هستند. و لفظ یمانی گاهی بصورت مطلق می‌آید وگاهی همراه یک شهر معین می‌آید پس اگر بصورت مطلق آمد به یمانی اشاره دارد که عقوبت سرپیچی از او آتش دوزخ است. و اگر بصورت مضاف به شهر معینی آمد پس مقصود از آن یمانی نیست که سرپیچی از آن مستوجب آتش باشد ، بلکه شخص دیگری است.
و تشخیص شخصیت یمانی را از خلال روایات در می‌یابیم، به این که یمانی وصی امام مهدی(ع) و او همان مهدی اول از مهدیین دوازده گانه است، وهمانطور که روشن خواهد شد اولین انصار امام مهدی(ع) از بصره خواهدبود، واز آن جایی که برای ما ازبین روایات ثابت خواهد شد که یمانی همان اولین ایمان آورنده به حرکت امام مهدی(ع) وقیام ایشان است، همانطور که در وصیت رسول الله(ص) آمده است پس ایشان از بصره خواهد بود نه از یمن.

 احمد: پدر پس چرا آنان هم یمانی خوانده می شوند؟

پدر: به دلیل انتساب به فرمانده‌ی خود، گاهی نسبتها به وطن داده می شود مثلاً کسی که در عراق زندگی می کند، عراقی است، گاهی اوقات شخص به شغلش نسبت داده می شود، مثلاً به کسی که نان می پزد ،نانوا می گویند، و برخی اوقات به قبیله باز می‌گردد وبه کسی که متمایل به  قبیله بنی هاشم باشد: هاشمی می گویند،و از آن جایی که فرمانده آنها یمانی است، بدین جهت به فرمانده‌شان  نسبت داده شدند .
 اکنون دو روایت را برایتان ذکر می کنم  که از جمع کردن آن ها می فهمیم که یمانی بیشتر از یک نفر است .

 روایت اول: طوسی در کتاب غیبهازمحمد بن مسلم نقل می کند:(يخرج قبل السفياني مصري ويماني)([1]) قبل از سفیانی مصری و یمانی خروج می کنند).به این معناست  که یمانی قبل از سفیانی خروج می کند، 

اما روایت دوم را بشنوید:

شیخ نعمانی در کتاب غیبت در روایتی طولانی از امام باقر (ع) نقل می کند:(...خروج السفياني واليماني والخراساني في سنة واحدة، في شهر واحد، في يوم واحد، نظام كنظام الخرز يتبع بعضه بعضاً فيكون البأس من كل وجه ...)([2]).( ... خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال، در یک ماه ودریک روز اتفاق می افتد ترتیب آنان همانند ترتیب دانه های تسبیح است که یک دیگر را دنبال می کنند ومشکلات از هر طرف نمایان می شود...).

این روایت راملاحظه کنید. که می‌گوید: خروج سفیانی و یمانی  در یک سال، در یک ماه ودریک روز خواهد بود،وآن مخالف روایت اولی که می گوید مصری و یمانی قبل از سفیانی خروج می کنند!
 در حقیقت مراد از یمانی در روایت اول شخص یمانی مورد نظر در روایت دوم نیست و به این دلیل اختلاف بین دو روایت رفع می شود.
همین موردبه نسبت روایت عبید ابن زراره نیزگفته می شود که می گوید: 

پیش ابی عبد الله (ع) ذکر سفیانی شد، فرمودند: (أنى يخرج ذلك ولما يخرج كاسر عينيه في صنعاء)([3]). (چگونه او خروج می کنددر حالی که خوار کنندهاو از صنعا ء خروج نکرده است ).


 یعنی در صنعای یمن خروج می کند و خروج او قبل از خروج سفیانی است همان طور که روایت بیان می کند.

 و شیخ کورانی در مورد این روایت می گوید : (ويحتمل أن يكون هذا الذي يظهر قبل السفياني يمانياً ممهداً لليماني الموعود)([4])(واحتمال می رود که یمانی که قبل سفیانی ظهور می کند، زمینه سازی برای یمانی موعود باشد).


ای فرزندانم همان طور که برای شما بیان کردم یمانی ها متعددخواهند بود.
ادامه دارد ...
با ما در پستهای بعدی همراه باشید.



[1]- غيبة الطوسي: ص447
[2]- غيبة النعماني:ص264، بحار الأنوار:52/ص232.
[3]- غيبة النعماني : ص277.
[4]- عصر الظهور :ص 115.

Reacties

Populaire posts van deze blog

راز ستاره داوود (ع)

موکب 519

به کدامین جرم و گناه انصار امام مهدی (ع) را به زندان می افکنید؟