وحدت الفاظ مهدی و یمانی و قائم بر یک شخصیت
هنگامی که زمان
بحث و گفتگو بین پدر و فرزندان فرا رسید، فرزندان در اتاق پدرشان حاضر شده و
منتظر پدر بودند، پدر با خوشرویی بسویشان آمد و از اهتمام و میل و رغبت فرزندان در
مورد دعوت حق و اثبات حقانیت آن با دلیل و برهان بسیار خوشحال بود.
بعد از تبادل سلام و درود بین پدروفرزندان گفتگوشروع
گردید.
ابتدا پدر
شروع کرد وگفت : آیا از آن چه که دیشب بیان کردیم سوالی دارید؟
واثق ، محمود
واحمد : نه پدر جان .
پدر :موضوع
بحث امشب ما درباره کشف وجود ارتباط بین سه لفظ (مهدی،یمانی وقائم) که در شب های گذشته بیان شد، که آیا بین آنها
ارتباطی هست یا خیر؟ اگر رابطه ای باشد
چگونه است ؟ و دلیل آن چیست؟
واثق و محمود
واحمد: بفرمایید پدر گوش می دهیم.
پدر: از گذشته فهمیدیم که لفظ مهدی تنها به اماممحمد بن حسن عسکری (ع) اطلاق نمی شود بلکه به مهدی اول از دوازده مهدی هم اطلاق می
شود و نیز لفظ قائم همان طور است.
اکنون می
خواهیم روایاتی را ذکر کرده و با دلایل آنها را برایتان کشف کنم،که آیا رابطه ای
بین مهدی اول و قائم و یمانی هست یا خیر؟
واز شما می خواهم در نتیجه گیری این روایات با من همراهی کنید تا بدانم در شبهای
گذشته چه اطلاعاتی کسب کردید.
اول: روایاتی
که در آن ها نام مهدی(ع) ذکر شده :
روایت اول:
ابی هریره می گوید: (يخرج السفياني والمهدي كفرسي
رهان فيغلب السفياني على ما يليه والمهدي على ما يليه) ([1]).
(سفیانی و
مهدی مانند دو اسب مسابقه خروج می کنند و سفیانی و یمانی بر آن چه جلویشان قرار می گیرد، چیره می
شوند).
روایت
دوم:نعیم بن حماد مروزی با استناد از زهری می گوید:( إذا التقى السفياني والمهدي للقتال يومئذٍ يسمع صوت من السماء: ألا إنّ
أولياء الله أصحاب فلان، يعني: المهدي([2]).(هنگامی که سفیانی و مهدی(ع) با هم رو
می شوند صدایی از آسمان می آید و می گوید: آگاه باشید که اولیای خدا اصحاب فلان یعنی مهدی هستند).
می شوند صدایی از آسمان می آید و می گوید: آگاه باشید که اولیای خدا اصحاب فلان یعنی مهدی هستند).
روایت سوم:
حذلم بن بشیر می گوید: به علی بن حسین (ع) گفتم: خروج مهدی و نشانه ها و علامات
ایشان را برایم توصیف کنید؟ فرمودند: يكون قبل خروجه خروج رجل يقال له: عوف السلمي بأرض الجزيرة، ويكون مأواه
تكريت، وقتله بمسجد دمشق ثم يكون خروج شعيب بن صالح من سمرقند. ثم يخرج السفياني
الملعون من الوادي اليابس وهو من ولد عتبة بن أبي سفيان، فإذا ظهر السفياني اختفى
المهدي ثم يخرج بعد ذلك)([3]).قبل از خروج ایشان مردی به نام عوف سلمی از
جزیره خروج می کند و محل زندگیش در تکریت است و در مسجد دمشق کشته می شود وسپس
شعیب بن صالح از سمرقند خروج می کند سپس
سفیانی ملعون از وادی خشک خروج می کند او از فرزند عتبه بن ابی سفیان است
پس هنگامیکه سفیانی خروج کرد مهدی مخفی می شود سپس بعد از آن خروج می کنند).
در جلسات
گذشته فهمیدیم که لفظ مهدی در این روایات ممکن نیست که مقصود امام محمد بن حسن
عسکری(ع) باشدوآن را بابرهان و دلیل ذکر کردیم. و نیازی به توضیح مجدد وجود ندارد،
در اینجا سوالی مطرح می شود که مقصود از لفظ مهدی در این روایات چیست؟
و پاسخ این
سوال با مطابقت روایات بایکدیگر امکان پذیراست زیرا روایات یکدیگر را تفسیر می
کنند پس روایاتی رابرایتان در نکته دوم نقل
می کنم.
ادامه دارد...
سید احمد الحسن :بدان و آگاه باشید که هیچ انسانی به آرامش و اطمینان نمیرسد، مگر اینکه حق،را از طریق خداوند بشناسد.
BeantwoordenVerwijderenجزاکم الله خیرا
BeantwoordenVerwijderenخدا قوت🌹🌹
عمل کنید، عمل کنید، عمل کنید، زیرا عمل؛ مسابقه ای بسوی بهشت است، و خوشا به حال برندگان
BeantwoordenVerwijderen